من آن ابرم که می خواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمی داند کجا سر می گذارد
....
سعی و تلاشت نتیجه ای نداد و به زیر گریه زدی
چقدر مسیر زندگی پر جنب و جوش است
در خلسه فرو میروی
و سرنوشت را به حال خود رها می کنی
آنها نامت را می خوانند و تو دیگر آنجا نیستی
و تو به خوبی می دانی که نمی توانی
خود را فریب خورده زندگی بنامی.